مهدی اسماعیلی درباره شرایط اکران فیلم «سه جلد» گفت: علاوه بر کمبود سرمایه در تولید، فیلم‌های اجتماعی در پخش و تبلیغات نیز کمتر امکان دیده شدن دارند. در قشر منتقدان هم دیگر کمتر به این فیلم‌ها توجه می‌شود و خبرگزاری‌ها و رسانه‌های دیگر هم شرایط اطلاع‌رسانی‌شان تغییر کرده و اکثر آن‌ها به آثاری گرایش دارند که اقتصاد بهتری دارند.

مهدی اسماعیلی، کارگردان فیلم سینمایی «سه جلد» که این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است، درباره ساخت این فیلم سینمایی اظهار کرد: در دوران دانشجویی یکی از دوستانم داستانی واقعی را تعریف کرد که این داستان توجه من را به خود جلب کرد و من آن بخشی از داستان را که می‌توانست موتور محرک داستان یک فیلم باشد، به عنوان یک ایده برای فیلمنامه در نظر گرفتم.

اسماعیلی خاطرنشان کرد: برای من اساساً این موضوع که انسان برایش چنین مسئله‌ای پیش بیاید که نداند چه راهکاری پیش رویش برای نجات و خروج از بحران وجود دارد، بسیار جذاب بود و آن زمان که به فیلمنامه «سه جلد» فکر می‌کردم به این نتیجه رسیدم که انسان در زندگی‌اش در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرد که قابل حل شدن نیست و یا اگر راه حلی وجود داشته باشد امکان تحققش بسیار سخت و راهش ساده و بی‌خطر نیست.

وی افزود: زمانی که دوران تحصیلم در دانشگاه به پایان رسید چند قصه در ذهنم بود که درگیر آن‌ها بودم و همان قصه‌ای که یکی از دوستان برایم تعریف کرده بود به نظرم جذاب‌تر بود که ارزش سینمایی بالاتری داشت چون قصه‌ای بسیار دراماتیک بود و امکان پرداخت بیشتری داشت. فیلمنامه را نوشتم و برای پیدا کردن تهیه‌کننده دست به کار شدم که به آقای آفریده رسیدم و چون فیلمنامه من از جنس سینمای اجتماعی بود که سال‌های پیش سینمای پرفروغ ایران به حساب می‌آمد آقای آفریده هم از فیلمنامه استقبال کرد و با هم به توافق رسیدیم. بسیاری از ایده‌ها و سوژه‌ها ممکن است بسیار جذاب باشد اما در سینما امکان پرداخت نداشته باشد و به لحاظ زیبایی‌شناسی در مدیوم سینما قرار نگیرد ولی قصه «سه جلد» که روایت وضعیت یک انسان در موقعیتی غیر قابل حل بود برای من ارزش بیشتری داشت و فکر می‌کنم قصه‌اش جذابتر بود.

به گزارش ایلنا این کارگردان در ادامه درباره سینمای اجتماعی ایران در سال‌های گذشته گفت: من این فیلم را در دوره‌ای ساختم که این سینما آخرین آثار خوب خود را داشت. ذهن سینمایی من بر اساس آثار آن دوران تربیت شده و در آن زمان که سینمای اجتماعی بسیار پر رنگ بود تأثیری بر من داشت که طبیعتاً من هم به این سینما علاقه دارم. در چند سال اخیر در کشور ما اتفاقاتی رخ داد و حجم اتفاقات به قدری بود که گویی این سه سال زمانی بسیار بیشتر از سه سال بود و ما شاهد اتفاقاتی بودیم که به لحاظ فرهنگی تحولاتی صورت گرفت و در پی آن سلیقه فرهنگی و سینمایی مردم هم تغییر کرد و امروز شاهد هستیم که فقط فیلم‌های کمدی امکان ظهور و بروز و دیده شدن دارند و فیلم‌های اجتماعی حتی در حاشیه سینما هم نیستند و بسیار کم‌رنگ شده‌اند.