تحولات سیاسی و امنیتی در سطح بینالملل همواره تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که هر یک میتواند معادلات جهانی را دگرگون کند. در این راستا، بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و تأثیر آن بر سیاستهای جهانی، بهویژه در روابط آمریکا با اروپا، روسیه و چین، موضوعی مهم و قابل تأمل است. تحلیلگران بر این باورند که این تغییر میتواند به چالشهایی جدید برای استقلال اروپا و نقش آن در سیاست بینالملل منجر شود. در این میان نقش کشورها در برقراری ارتباط با قدرت های جهانی دستخوش تغییراتی خواهد شد.
از سوی دیگر، مذاکرات اخیر ایران با تروئیکا اروپایی در ژنو و تلاش برای کاهش تنشها نشاندهنده ارادهای جمعی برای یافتن راهحلهای مشترک است. این مذاکرات فرصتی برای بررسی سیاستهای هستهای ایران و تأثیر آن بر روابط تهران با اروپا بود. در همین زمینه سوالاتی درباره توانایی ایران در رسیدن به توافقی مجزا با اروپا مطرح شده است. در شرایط کنونی، جنگ اوکراین و تقابل چین و آمریکا نیز بر روابط ایران با غرب تأثیرگذار است و ایران باید تصمیماتی کلیدی در این زمینه اتخاذ کند. همچنین، درگیریهای اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی و پیامدهای آن بر روابط ایران و غرب، بهویژه با توجه به نقش ترامپ و نتانیاهو، نیازمند بررسی دقیقتری است. در کنار تمامی این موارد که بیشتر مرتبط با مبحث سیاست بینالملل است باید نیم نگاهی هم به تحولات منطقه پس از آتشبس لبنان و حملات تروریستی در سوریه داشته باشیم که اکثر کشورهای خاورمیانه را درگیر منازعات طولانی خواهد کرد.
برای بررسی ابعاد مختلف این تحولات و چالشها، گفتوگویی با اصغر کیوانحسینی استاد و عضو هئیت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی داشتیم تا درکی عمیقتر از وضعیت کنونی و آینده سیاستهای بینالمللی داشته باشیم.
مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است:
ترامپ در هیبت یک کالای بینالمللی شناختهشده به صحنه قدرت در آمریکا بازمیگردد
ترامپ مجدد به کاخ سفید باز می گردد، این تحول در سیاست جهانی را چطور ارزیابی میکنید؟
ترامپ، مجرد از وابستگیاش به حزب جمهوریخواه در ایالات متحده، خود بهعنوان یک پدیده بینالمللی شناخته میشود. به تعبیر یکی از نویسندگان غربی، برخلاف دوره قبل، این بار ترامپ در هیبت یک کالای بینالمللی شناختهشده به صحنه قدرت در آمریکا بازمیگردد و بهطور منطقی، تفاوتهای مهمی نسبت به دور اول دارد. نخستین تفاوت، تجربه بیشتر او در نقش رئیسجمهور ایالات متحده است. در این چهار سالی که از قدرت فاصله داشته، او فرصتی یافته است تا افرادی که قصد دارد با آنها همکاری کند را شناسایی کند. نکته مهم در این شناسایی، نوع وفاداری همکاران نسبت به ایدئولوژی ترامپ است که تحت عنوان «ماگا» یا «ساختن دوباره آمریکای بزرگ» مطرح میشود. اعتقاد به این ایدئولوژی، بهعنوان مبنایی برای انتخاب افراد به شمار میرود و البته این شیوه انتخاب میتواند آثار مثبتی داشته باشد، در عین حال ممکن است آثار منفی بر انسجام داخلی حزب جمهوریخواه داشته باشد. ترامپ با این کولهبار تجربه، این بار به کاخ سفید وارد خواهد شد و بهنظر میرسد جهتگیری اصلی او، یعنی «آمریکا اول است»، همچنان جاری و ساری خواهد بود و همان دیدگاه را که در دور اول مطرح کرده بود، پیگیری خواهد کرد.
قاعده «زمین در برابر صلح» و حرکت به سمت پایان بحران اوکراین
واکنش روسیه به این تغییرات چگونه خواهد بود؟
در خصوص روسیه، باید گفت که از لحاظ ویژگیهای فردی، بسیاری معتقدند که انتخاب ترامپ میتواند فرصت خوبی برای پوتین باشد. زیرا ترامپ دارای ویژگیهای شخصیتی است که میتواند برای پوتین که فردی به شدت در حوزه جنگ روانی فعال است، فرصتهایی برای تأثیرگذاری بر اراده او فراهم کند. اما جدا از این ویژگیهای شخصیتی، رابطه روسیه و آمریکا به شدت به بحران اوکراین گره خورده است. همانطور که ترامپ نیز بارها اشاره کرده، یکی از موضوعاتی که میخواهد بلافاصله پس از به قدرت رسیدن در دستور کار قرار دهد، مسئله اوکراین است. احتمال زیادی وجود دارد که او از طریق قاعده «زمین در برابر صلح» به سمت پایان بحران اوکراین پیش برود، بهگونهای که بخشهایی از اوکراین که روسیه توانسته به تصرف درآورد که حدودا ۲۰ درصد از خاک اوکراین است، به این کشور واگذار شود و در مقابل، توافقی با پوتین به امضاء برسد که موجب خاتمه این بحران شود. البته این احتمال نیز وجود دارد که در فضای مذاکره میان روسیه و آمریکا، مسئله روابط ایران و روسیه نیز مورد بحث قرار گیرد و احتمالاً فاصلهگیری روسیه از ایران یا خروج ایران از دایره همکاری نظامی با روسیه بهویژه در اوکراین، در توافق دو طرف قرار بگیرد، البته این موضوعات پیش بینی میشود.
Monday, 23 December , 2024