استاد روابط بین‌الملل گفت: ما باید بر اساس چشم‌انداز ۱۴۰۴ بازیگر اول منطقه می‌شدیم ولی واقعیت این است که ما به این هدف نرسیده‌ایم. به عنوان مثال، ترکیه با نفوذ قابل توجهی که در سوریه دارد، اقتصاد قوی‌تری نسبت به ایران از خود نشان می‌دهد. در این شرایط، ایران نیاز به یک تحول استراتژیک دارد. اجماع داخلی در این زمینه ضروری است تا تغییرات لازم در سیاست‌ها و استراتژی‌ها به وجود آید. متأسفانه، ایران در شرایط بلاتکلیفی استراتژیک قرار دارد و باید تصمیمات جدی اتخاذ کند. هیچ استراتژی‌ای نمی‌تواند تضمین موفقیت کند، زیرا اطلاعات کامل و دقیقی برای تصمیم‌گیری وجود ندارد.

فردین قریشی استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در رابطه با تهدید کشورهای اروپایی مبنی بر فعال کردن مکانیزم ماشه و امکان توافق ایران با تروئیکای اروپایی گفت: مکانیزم ماشه می‌تواند تحریم‌ها را به حالت اولیه خود بازگرداند. مفاد برجام این امکان را پیش‌بینی کرده و همچنین قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به آن پرداخته است. باید ذکر کنم که پیش‌بینی دقیق در این زمینه ممکن نیست، چراکه آینده به متغیرهای متعددی وابسته است. اما اگر روندهای فعلی را در نظر بگیریم، به نظر می‌رسد که احتمال فعال شدن این مکانیزم کم است. دلیل این نظر من این است که محتمل می‌دانم در آینده نزدیک مذاکراتی بین ایران و آمریکا شکل بگیرد و این موضوع به اروپا نیز امید می‌دهد که حل و فصل مسالمت‌آمیز موضوع هسته‌ای ایران ممکن است.

با وجود تحریم‌های یک‌جانبه‌ آمریکا، فعال شدن مکانیزم ماشه تأثیر چندانی ندارد

وی ادامه داد: نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که با توجه به تحریم‌های یک‌جانبه‌ای که از سوی آمریکا اعمال می‌شود، به نظر نمی‌رسد که تحریم خاصی وجود داشته باشد که به تحریم‌های فعلی اضافه شود. بنابراین، حتی اگر مکانیزم ماشه فعال شود، تغییر خاصی در وضعیت ایجاد نخواهد کرد و اروپایی‌ها نیز از این موضوع آگاهند. تأثیر آن تنها ممکن است ایران را به واکنش‌های بیشتر وادارد، که ممکن است به سمت ساخت سلاح هسته‌ای، خروج از ان‌پی‌تی، یا افزایش غنی‌سازی اورانیوم برود. این اقدامات چندان مورد پسند اروپایی‌ها نیست و آن‌ها نمی‌خواهند هزینه‌های زیادی را متحمل شوند. به این ترتیب، این تهدید در حد یک تهدید باقی خواهد ماند و ایران نیز آن را چندان جدی نمی‌گیرد.

احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه کم است و نیازی به توافق جامع نیست

به گزارش ایلنا ، این تحلیل‌گر روابط بین‌الملل در خصوص لزوم توافق بین کشورهای اروپایی برای فعال شدن مکانیزم ماشه، تصریح کرد: باید بگویم که اساساً نیازی به چنین توافقی نیست. اعضای برجام هر یک حق دارند به سمت فعال‌سازی مکانیزم ماشه بروند و نارضایتی خود را اعلام کنند و این موضوع به شورای امنیت ارجاع داده خواهد شد. در آنجا رای‌گیری برای تعلیق تحریم‌ها انجام می‌شود و در صورت عدم توافق، تحریم‌ها به طور خودکار اعاده خواهند شد. این موضوع در متن برجام ذکر شده است و با مخالفت چین و روسیه اثری ندارد. بنابراین، با توجه به توضیحات فوق، می‌توان گفت که احتمال فعال شدن مکانیزم کم است و نیازی به توافق جامع نیست. همچنین با توجه به روند کنونی، اگر اروپایی‌ها اقدام به تحریم کنند یا قطعنامه‌ای در شورای حکام صادر نمایند، این ممکن است به ایران انگیزه بیشتری برای پیشرفت در برنامه هسته‌ای ببخشد. ایران به جای عقب‌نشینی، روی بازدارندگی استراتژیک خود تأکید خواهد کرد.

وی یادآور شد: اگر اروپایی‌ها این سابقه را در نظر بگیرند، احتمالاً از انجام چنین اقداماتی پرهیز خواهند کرد. اما اگر به هر دلیلی این کار را انجام دهند، احتمال تسریع در پیشرفت هسته‌ای ایران وجود دارد و ممکن است اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی نیز رخ دهد. به هر حال، ایران به سمت هسته‌ای شدن حرکت خواهد کرد، البته اگر الزامات فنی لازم را داشته باشد. تردید کنونی این است که آیا ایران تمام توانایی‌های فنی لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای را دارد یا خیر. اگرچه این موضوع به لحاظ سیاسی مطرح می‌شود، اما امکان‌سنجی فنی آن نیازمند وجود اطلاعات کافی است.

خود بشار اسد در بیانیه‌ای اعلام کرده که روس‌ها بر اینکه سوریه را ترک کند، اصرار داشته‌اند

قریشی در پاسخ به این پرسش که آیا توافقاتی بین روسیه و غرب در جریان تحولات سوریه صورت گرفته است و پیامدهای آن برای منطقه و ایران چیست، عنوان کرد: باید ذکر کنم که این موضوعات بسیار تفصیلی هستند. به اختصار، نکاتی را عرض می‌کنم. تصور می‌کنم پشت پرده توافقاتی در جریان بوده است، چراکه به شکل ناگهانی سیستم سیاسی سوریه فروپاشید و مقاومتی از سوی آن صورت نگرفت. البته اطلاعات دقیقی در این زمینه وجود ندارد، بازیگران زیادی در این جریان دخیل هستد و آنچه بیان می‌کنم، تحلیلی است که به نحو رسمی منتشر نشده است. به نظر می‌رسید که بشار اسد به تدریج از ایران فاصله گرفت و حمایت‌های ایران را از دست داد. این فاصله‌گیری احتمالاً به دلیل فریب کشورهای عربی، به ویژه امارات، برای کمک به بازسازی سوریه بوده است البته من دقیق نمی‌دانم تا چه اندازه این موضوع واقعی بوده است. از آنجایی که ایران نیز در وضعیت اقتصادی نامطلوبی قرار داشت، نتوانست به میزان کافی در سوریه هزینه کند و این موضوع باعث شد که بشار اسد از ایران دور شود. از سوی دیگر، روسیه نیز احتمالاً به دنبال کسب امتیازاتی در اوکراین بوده و ممکن است در ازای این امتیازات، به تغییر رژیم سوریه راضی شده باشد. حتی خود بشار اسد در بیانیه‌ای اعلام کرده که روس‌ها بر ترک سوریه او اصرار داشته‌اند.